{{item.fa_name}}
جستوجوی دقیق برای معنی
first language
در واژهنامه ترجمیک
زمان جستجو: ۰.۰۰۲ هزارم ثانیه
درباره واژهنامه ترجمیک
۰
۰
[توسط مترجم]
[پزشکی]
زبان مبدا
معنی first language, معنی بهقسف کشئلعشلث, معنی first language, معنی اصطلاح first language, معادل first language, first language چی میشه؟, first language یعنی چی؟, first language synonym, first language definition,
معنی agreement
,
ترجمه agreement
به فارسی,
معنی Host, ميزبان
,
ترجمه Host, ميزبان
به فارسی,
معنی کاشت
,
ترجمه کاشت
به انگلیسی,
معنی مخلوط کردن، مداخله کردن، فضولی کردن
,
ترجمه مخلوط کردن، مداخله کردن، فضولی کردن
به انگلیسی,
ترجمه مقاله فارسی به انگلیسی
،
ترجمه مقالات انگلیسی